ردپای اعضای گروهک نهضت آزادی در پروژه حذف چریک پیر/ آیا اصلاحطلبان بازهم انتخابات را تحریم خواهند کرد؟ / یک عضو جبهه اصلاحات: در حق بهزاد نامردی شد!
تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۷۸۲۹۸
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اصلاحطلبان تندرو معتقد به تحریم انتخابات بودند اما نبوی با نگاهی پراتیکی سعی داشت از تحریم انتخابات جلوگیری کند.
سرویس سیاست مشرق- اعضای جبهه اصلاحات ایران در جلسه روز گذشته خود «آذر منصوری» دبیر کل غیرقانونی حزب اتحاد ملت را بهعنوان رئیس جدید جبهه اصلاحات ایران انتخاب کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گفتهشده است که او تنها نامزد تصدی ریاست جبهه اصلاحات ایران در این جلسه بود که موفق شد ۳۱ رأی از آرای ۴۱ عضو حاضر در جلسه را به دست آورد، پیشازاین از چهرههایی همچون علی شکوریراد، حسین مرعشی و محسن هاشمی بهعنوان گزینههای ریاست جبهه اصلاحات نامبرده شده بود اما هیچکدام از این اشخاص در روز رأیگیری نامزد انتخابات نشده و منصوری بدون رقیب رئیس جدید جبهه اصلاحات شد.
نکته جالبتوجه آنکه انتخاب آذر منصوری به مذاق بسیاری از اصلاحطلبان خوش نیامده است تا جایی که بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب در شماره امروز خود این خبر مهم را بازتاب نداده تا بهنوعی مخالفت خود با این انتخاب عجیب را علنی کنند.
جبهه اصلاحات ایران از ماه پایانی سال ۱۳۹۹ و پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ با حضور ۳۱ حزب اقماری بهصورت رسمی اعلام موجودیت کرد و اکنون در حالی وارد سومین سال فعالیت خود شده است که در اسفند سال گذشته، بهزاد نبوی که ریاست این جبهه را بر عهده داشت، از مقام ریاست جبهه اصلاحات استعفا کرده بود.
چرا اصلاحطلبان یکشبه بهزاد نبوی را حذف کردند؟
هرچند نبوی دلیل استعفای خود را کهولت سن و عوارض ناشی از آن عنوان کرده بود، اما در میان اصلاحطلبان کمتر کسی هست که ندادند که چریک پیر به خاطر کهولت سن بلکه به دلیل فشارها و انتقادهای اصلاحطلبان رادیکال کنارهگیری کرده است. سخنان اسماعیل گرامی مقدم بهخوبی نشان میدهد که سن و سال نبوی ملاک کنار زدن او از کرسی ریاست جبهه اصلاحات نبوده است، این فعال سیاسی اصلاحطلب گفته است که رئیس جبهه باید تمامی حسنات و ویژگیهای یک لیدر را داشته باشد. یک فرد جوانتر، قاعدتاً از ویژگیهایی شامل تجربه، صبوری، درایت و نفوذ در حاکمیت، پشتوانه اندیشهای و جایگاه سیاسی برخوردار نیست؛ اما جمله این ویژگیها، در نبوی وجود دارد. وقتی فردی در رأس این جبهه قرار میگیرد، باید توانایی رایزنی با احزاب و جریانات سیاسی خارج از جریان اصلاحات و حتی با حاکمیت را داشته باشد.
باوجود گرایش بخش سنتی جناح چپ به نبوی در انتخابات شب گذشته او با تعارف اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات درون تشکیلاتی روبرو نشده و رادیکالهای اصلاحطلب با هیاهوی رسانهای آذر منصوری را به ناسا (جبهه اصلاحات) تحمیل کردهاند. گفته میشود که حمایتهای اصلی از وی را حزب اتحاد ملت و بخشی از گروهک نهضت آزادی انجامشده است.
یکی از اعضای ارشد جبهه اصلاحات دراینباره به «مشرق» میگوید:
«واقعیت امر آن است که آقای نبوی دیگر دلخوشی از جبهه اصلاحات نداشت، او زیر فشار شدید حزب اتحاد ملت قرارگرفته و مجبور به کنارهگیری شد، اگر اصلاحطلبان علاقهمند به حضور بهزاد نبوی در تشکیلات بودند، میتوانستند احترام ایشان را حفظ کرده و با تعیین یک نایبرئیس جوان و همراه با ایشان خود را برای انتخابات آتی آماده کنند، اما در حق بهزاد نامردی شد و انتخاب خانم منصوری نشان داد که چنین کیفیتی در آینده مشاهده نخواهد شد.»
این فعال اصلاحطلب درباره دخالت گروهک نهضت آزادی در حذف بهزاد نبوی گفته است:
خاصیت نهضتیها بر هم زدن بازی است، قرار بود یکی از اعضای این گروه به عنوانی غیر تشکیلاتی عضو جبهه اصلاحات شود اما حال زیرسازی جناح چپ به دست نهضتی آزادی افتاده است و آنها هستند که تصمیم گیر پشت پرده وقایع شدهاند، در ماجرای شرکت در انتخابات مجلس نیز موضع نهضت آزادی مشخص است، آنها مخالف شرکت در انتخابات هستند، دبیر کل آنها در جلسات معتقد است که باید برای شرکت در انتخابات یا خود را خرج نکرد یا امتیاز سنگین از نظام گرفت!
پیشازاین یکی از اعضای گروهک نهضت آزادی در یادداشتی منتشرشده در روزنامه سازندگی بهصورت علنی به بهزاد نبوی حمله کرده و نوشته بود:
جبهه اصلاحات در دوران ریاست آقای بهزاد نبوی نیز تفاوت معناداری در کارایی این نهاد در عرصه عمومی نشـان نداد. آقای نبوی از تاریخ و نقد تجربه سیاسی خویش آموخته بود که فرآیندهای انقلابی و «تندروی» و «شتابزدگی» هیچ جامعهای را به سرمنزل توسعه و دموکراسی نرسانده است و ازاینرو میخواست کاری کند که جبهه اصلاحات از روندهای التهاب آفرین و تشنجزا دور بمانـد و در فرآیندی تدریجی، مسالمتآمیز و در چارچوب ظرفیتهای قانونی، نقشآفرین شود.
این شخص که دارای چندین سابقه ضد امنیتی است در ادامه یادداشت خود با انتقاد از رئیس جبهه اصلاحات نوشته است:
امـا باید میدانست که برای توفیق در مسیر این هدف شریف، نمیتواند ارادهگرایانه و بـدون بهرهگیری از ظرفیت جنبش اجتماعی و همکاری با پایگاه رأی اصلاحطلبان پیشرو که دموکراسی را جزو تفکیکناپذیر جنبش اصلاحات میدانند به نتیجه برسـد. نقطه اوج این ضعف مدیریتی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و زمانی بروز کرد که آقای نبوی، تصمیم فردی خود را بر خرد جمعی برآمده از رأی صریح جبهه اصلاحات ترجیح داد.
البته این بار اول نیست که ماجرای اختلافات چپهای ستادی با بهزاد نبوی در کوچه مردها و نامردها حل میشود، رئیس سابق زمانی با دلگیری از اصلاحطلبان گفته بود که گفته است که دیگر چپ مدرن و سنتی جواب نمیدهد و بنا را باید بر مردی و نامردی میان اصلاحطلبان گذاشت! اوبار دیگر این خاصیت عجیب اصلاحطلبان در جا گذاشتن یاران قدیمی را با پوستواستخوان خود درک کرده است.
اما سؤال مهم آن است که چرا اصلاحطلبان که روزگاری زیر پای بهزاد نبوی را در آستانه انتخابات مجلس خالی کردند؟ پاسخ به این سؤال به دو سال قبل بازمیگردد، در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اصلاحطلبان تندرو معتقد به تحریم انتخابات بودند اما نبوی با نگاهی پراتیکی سعی داشت از تحریم انتخابات جلوگیری کند.
بر همین اساس، نبوی اصلاحطلبان را به حمایت از نامزد مطلوب طیف متبوع خود (عبدالناصر همتی) و حضور در انتخابات تشویق کرد. اما بعد از آرا ء پایین این نامزد انتخاباتی، نبوی موردانتقاد اصلاحطلبان رادیکال قرار گرفت. تاجزاده، حجاریان و علویتبار ازجمله افرادی بودند که با اعلام خبر مرگ اصلاحات، بهزاد نبوی را ژنرالی پیر خواندند که مشاعرسیاسی خود را ازدستداده است.
شنیدهشده است که در میانه اغتشاشات اخیر نیز جناح رادیکال جبهه اصلاحات، بهزاد نبوی را تحتفشار قرار داده که نتیجه آن انتشار یک بیانیه در حمایت از آشوبها بوده است. جبهه اصلاحات مدتی بعد در ضمن احترام به موسوی از خاتمی حمایت کرد.
آیا یک فتنه انتخاباتی دیگر درراه است؟
روشن است که انتخاب آذر منصوری بهعنوان رئیس جبهه اصلاحات عملاً به معنای توفق و هژمون شدن اصلاح طبان ساختاری با محوریت حزب اتحاد ملت ایران است، این انتخاب در جهت تأکید اصلاحطلبان ساختاری است که معتقدند فضا رادیکالتر شده و جبهه اصلاحات باید بافرمانی حرکت کند که روابط اجتماعیاش را تقویت و بازسازی کند. اصلاحطلبان ساختاری پیشازاین تأکید کرده بودند در دوره سوم باید با انتخاب چهره جدید، پیام سیاسی دیگری را به جامعه منتقل کرد!
انتخاب آذر منصوری بهعنوان رئیس تشریفاتی جبهه اصلاحات از سوی جناح رادیکال چند پیام روشن دارد:
۱- اصلاحطلبان رادیکال با این انتخاب تلاش کردند که با انتخاب وی پیامی را به جامعه زنان جهت جلب و نظر آنان و توجه ویژه به آزادی فرهنگی- اجتماعی و سبک زندگی مخابره کرده و آن را در راستای تولید سوخت برای کنشهای سیاسیشان کارسازی نمایند، همراهی با هشتگ براندازان نمایی جالب از این جو زدگی عجیب است.
۲-انتخاب آذر منصوری و عبور اصلاحطلبان ساختاری از بهزاد نبوی بهعنوان عبور آنان از هرگونه پیوند و تعامل با حاکمیت بوده و عملاً نشاندهنده تقابل سیاسی هست.
۳- خیمه اصلاحطلبان ساختاری بر جبهه اصلاحات ایران علاوه برشدت دادن رادیکالیسم در جبهه اصلاحات و مشروط سازی حضور در انتخابات بهطورقطع شکافهای درونی در جبهه اصلاحات را بیشازپیش فعال خواهد ساخت.
داغ کردن گروژه براندازی توسط عضو ارشد جببه اصلاحات
در مجموعه جریان اصلاحات سه دیدگاه در زمینه اتخاذ راهبرد انتخاباتی در حال طرح و بیان می باشد.بررسیها در این زمینه نشان می دهد که بخشی از اصلاح طلبان که شامل اصلاح طلبان ساختاری می باشند بر لزوم سکوت اصلاح طلبان در انتخابات تاکید داشته و بر پی گیری سیاست صبر و انتظار تا اطلاع ثانوی تاکید دارند.بخشی دیگری از اصلاح طلبان که شامل لایه های نزدیک به برانداز جریان اصلاحات و معتقد به گذار از جمهوری اسلامی هستند بر حضور انقلابی اصلاح طلبان در انتخابات تاکید داشته و تصریح می کنند این جریان با فعال شدن در این عرصه باید از این فرصت برای زیر سوال بردن انتخابات استفاده کرده و دنبال«گذاریها» بروند.طیف دیگری از اصلاح طلبان که شامل اصلاح طلبان نهادی و بوروکرات ها و تکنوکرات ها می باشند اما بر فعال شدن اصلاح طلبان در انتخابات تاکید می کنند.
آذر منصوری اما در شرایطی به ریاست جبهه اصلاحات برگزیدهشده که دبیر کلی وی در حزب اتحاد ملت هنوز از سوی مراجع قانونی یعنی وزارت کشور تأیید نشده است،پشت پا زدن اصلاحطلبان به آخرین تکیهگاههای قانونی و اشتیاق فراوان برای بالابردن تابلوی رادیکالیسم عریان مقدمه تلاش دوباره اصلاحطلبان برای راه انداختن یک فتنه دیگر است که اینبار کمی با طعم و بوی انتخاباتی هم دارد.
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت اغتشاشات آذر منصوری بهزاد نبوی اصلاح طلبان علوی تبار حزب اتحادملت حسین مرعشی علی شکوری راد حجاریان گروهک نهضت آزادی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان ساختاری ریاست جبهه اصلاحات جبهه اصلاحات ایران انتخاب آذر منصوری گروهک نهضت آزادی شرکت در انتخابات جبهه اصلاحات تحریم انتخابات اصلاح طلبان اصلاح طلبان اصلاح طلبان اصلاح طلبان بهزاد نبوی حزب اتحاد ملت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۷۸۲۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ جهانی نفت؛ بایدن در تنگنای تحریمها، قیمتها و انتخابات
تدابیر تحریمی جدید مجلس آمریکا علیه ایران، ونزوئلا و روسیه میتواند با افزایش قیمت نفت خام، به شانس پیروزی مجدد بایدن در انتخابات امسال آسیب بزند.
به گزارش اکوایران، دولت بایدن از به کار گرفتن تحریمهای نفتی برای تسلیمکردن کشورهای متخاصم بیزار بوده و از بالارفتن قیمت نفت در سال انتخاباتی آمریکا هراس دارد. اما ممکن است جو بایدن مجبور به این کار شود؛ چرا که قانونگذاران کنگره دور تحریمهای جدیدی را علیه کشورهایی مانند ایران اعمال کردهاند که میتواند بخش بزرگی از نفت موجود در بازارهای جهانی را خارج ساخته و تعادل را به هم بزند.
به نوشته کیث جانسون برای وبگاه فارن پالیسی، سؤال این است که آیا تحریمهای جدید بر تولیدکنندگان بزرگ نفت، منجر به افزایش قیمت نفت در اواخر سال جاری میشود یا اینکه جریان نفت از قاره آمریکا به واشنگتن این امکان را میدهد که قیمت نفت و رفتار کشورهای متخاصم را کنترل کند؟
وسواس کنگره به تحریم ایرانآخرین تلاشهای کنگره شامل لایحه تحریمی جدیدی بود که صادرات نفت ایران (و خریداران چینی آنها) را به عنوان بخشی از یک برنامه جامع هدف قرار میداد. این لایحه بخشی از بستهای بزرگتر است که شامل کمکهای دفاعی به اوکراین، اسرائیل و آسیا-اقیانوسیه نیز میشود. در صورت تصویب، تأیید رئیسجمهور و اجرای کامل، این تحریمها میتوانند بیش از ۷۰۰ هزار بشکه در روز نفت ایران را از بازار حذف کند که تقریباً نیمی از صادرات فعلی ایران را تشکیل میدهد.
اما این همه ماجرا نیست. لایحه تحریمها تنها چند روز پس از آن ارائه شد که دولت بایدن، تحت فشار دوحزبی کنگره، به دلیل نقض مکرر وعدههای کاراکاس در مورد برگزاری انتخابات آزاد، امتیاز لغو تحریمها علیه ونزوئلا را پس گرفت. این موضوع میتواند در آینده برای نفت خام سنگین که پالایشگاههای نفتی ساحل خلیج آمریکا به آن علاقهمند هستند، به مشکل تبدیل شود. در همین حال، برخلاف میل واشنگتن، کییف به استفاده از پهپادهای دوربرد برای هدف قرار دادن زیرساختهای ضعیف صنعت نفت روسیه و آسیبزدن به توانایی صادرات محصولات نفتی این کشور ادامه میدهد.
مهار ناموفق اوپکدر مجموع، این اقدامات جدید بازار نفت که در حال حاضر با کمبود مواجه بوده را بیش از پیش تحت فشار قرار میدهد. شاخص نفت خام در لندن همچنان در حدود ۸۶ دلار در هر بشکه باقی مانده و اوپک و شرکای آن اعلام کردهاند که به طور داوطلبانه تا ژوئن برای حفظ قیمتها، تولید نفت خود را محدود نگه میدارند و همچنین تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه نیز بازارهای نفت را نگران نگه داشته است.
روری جانستون، بنیانگذار شرکت مشاوره تحقیقات بازار نفت «کامودیتی کانتکست» گفت: «اوپک مقدار زیادی نفت را نگه داشته و ما در ابتدای امسال با رشد تقاضای قوی مواجه بودیم». او ادامه داد: «میزان افزایش تقاضا در سال جاری یا تسریع رشد نفت شِیل ایالات متحده دو عاملی هستند که تعادل بازارهای نفت را تعیین خواهند کرد».
از نظر عرضه جهانی نفت، در حالی که اوپک و شرکای آن همچنان به کاهش تولید خود (به جز برای عراق و ایران) ادامه میدهند، ایالات متحده، کانادا، برزیل وگویان در حال جبران این کمبود هستند.
ایالات متحده با تولید بیش از ۱۳.۱ میلیون بشکه در روز، دوباره به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل شده، اما بعید است در سال جاری، شاهد رشد قابل توجهی در این زمینه باشد. کانادا میتواند در سال جاری نیم میلیون بشکه در روز به تولید جدید خود اضافه کند که آخرین تلاش برای بهرهبرداری از شنهای نفتی جنجالی آن خواهد بود. گویان به عنوان بازیگری غیرمنتظره در قاره آمریکا، حدود ۲۵۰ هزار بشکه در روز به تولید خود نسبت به سال گذشته افزوده است. همه اینها با هم برای جبران هرگونه کاهش تولید از سوی اوپک کافی خواهد بود، مگر اینکه تقاضای جهانی برای نفت بسیار بیشتر از حد انتظار باشد.
در گذشته، اغلب میشد روی عربستان سعودی، به عنوان بزرگترین تولیدکننده اوپک برای بازکردن افزایش تولید و صادرات به منظور حفظ قیمتها در محدوده معقول حساب کرد و به طور تئوری میتوان انتظار داشت که در صورت لزوم، برای ضربهزدن به ایران این کار را انجام دهد. مشکل اینجاست که هدفگذاری عربستان سعودی و اوپک تغییر کرده است.
آنها قبلاً بر حفظ قیمت نفت در محدوده ۶۰ تا ۷۵ دلار در هر بشکه تمرکز داشتند. با این حال، جانستون میگوید: «در حال حاضر، آنها کف و سقف بسیار بالاتری دارند». او افزود که قیمت نفت باید به نزدیکی یا بالاتر از ۱۰۰ دلار در هر بشکه برسد تا تأمینکننده اصلی بازار جهانی نفت، رویکرد خود را به طور کلی تغییر دهد.
به همین دلیل است که هرگونه نفتی که به دلیل تحریمهای جدید از بازار خارج گردد، میتواند برای عرضه و تقاضای جهانی، قیمت نفت و از نظر سیاسی برای دولت بایدن، به مشکلی تبدیل شود.
چالش تحریمهای جدیدبا وجود افزایش صادرات نفت ایران به بالاترین سطح خود از سال ۲۰۱۸، چند دلیل وجود دارد که نشان میدهد قوانین جدید علیه این صادرات، دولت بایدن را فلج نخواهد کرد.
اول، به گفته بن کاهیل، کارشناس انرژی در مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی، تحریمها تا اکتبر اجرایی نمیشوند. دوم، آنها آمریکا را ملزم میکنند تا بخش بسیار پیچیدهای از بازار صادرات نفت را هدف قرار دهد؛ یعنی پالایشگاههای مستقل چین که ارتباط کمی با مؤسسات مالی آمریکا دارند. این مؤسسات همانهایی هستند که معمولاً ابزار اصلی اعمال تحریمهایند.
کاهیل خاطرنشان کرد: «متوقفساختن تجارت نفت ایران کار سختی است. این تجارت با پالایشگاههای کوچک چینی (معروف به «قوری») انجام میشود که اصلاً با سیستم مالی آمریکا در ارتباط نیستند. اگر میخواهید با این پالایشگاهها مقابله کنید، باید با دولت چین تعامل برقرار داشته و من فکر نمیکنم بحث واردات نفت ایران مهمترین مسئله در روابط دوجانبه پکن-واشنگتن باشد».
دلیل اینکه دولت بایدن نسبت به اعمال تحریمهای جهانی بر صادرات نفت چه ایران، چه ونزوئلا و چه روسیه محتاط بوده، قابل درک است. در شرایطی که اقتصاد آمریکا رونق دارد، تورم همچنان بالاست و قیمت بنزین هم بیشتر از همه به چشم میآید. مشاور اقتصادی بایدن در هفته گذشته قول داد که هر کاری برای پایین نگه داشتن قیمت بنزین در طول تابستان انجام دهد و حتی به آزادسازی احتمالی ذخایر استراتژیک نفت آمریکا اشاره کرد.
کاهیل گفت: «هزینههای انرژی برای این دولت، از ابتدا، یک دغدغه جدی بوده است. بنابراین، آنها در اعمال شدید تحریمهایی که میتواند بازار جهانی نفت را بر هم بزند، انگار روی لبه تیغ راه میروند».
سلاح مخفی آمریکاشاید برای کنگره فعلی بیش از کاخ سفید، تحریمهای نفتی همچنان آوازی خوش برای گوش مقامات است. طی یک دهه گذشته، ایالات متحده به لطف انفجار تولید نفت شیل، به تولیدکنندهای بزرگ، سپس صادرکننده و در نهایت به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل شد.
در طول این مسیر، از نفوذ تازه به دست آمده خود برای اعمال تحریم بر کشورهایی مانند ایران، ونزوئلا و روسیه استفاده کرد، با این اطمینان که چاههای فورانکننده نفت آمریکا، هر کمبودی را از سوی تحریمشدگان جبران کند. قانونگذاران فکر میکنند اگر آمریکا یک سلاح نفتی دارد، پس چرا از آن استفاده نکند؟
کاهیل گفت: «این واقعیت که ایالات متحده در دهه گذشته چنین منبعی برای رشد تولید بوده است، به آن امکان داده تا بر تعداد بیشتری از کشورها تحریم اعمال کند. و واشنگتن عاشق تحریمهای انرژی شده است. وقتی میخواهید فشار وارد کنید، این همیشه راهحل سادهای است؛ هرچند همیشه هم مؤثر نیست».
از دیدگاه کاخ سفید بایدن، صرف اینکه آمریکا بزرگترین بازیگر عرصه نفت است، به این معنا نیست که درست چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری، میتواند از پویایی بازار جهانی نفت که بر قیمتها در همهجا، حتی در شهرهای کوچک آمریکا تأثیر میگذارد، چشمپوشی کند.
کاهیل گفت: «نفت شیل به آمریکا آزادی عمل برای اعمال تحریم بر کشورهای بیشتری میدهد، اما این مجوزی بیقیدوشرط نیست».